این اواخر یادمه می خندیدی
خیلی وختا شادوخوشحال بودی
منه بی چاره تو آینده و تو
ظاهراً همیشه توحال بودی!
احتمالاً می دونستی روزگار
نمی خواد بیشترازاینا را بیاد
احتمالاً می دونستی که داره...
یه نفر دیگه به جای من میاد
خیلی سخته نمی فهمی چی میگم
جدی جدی بی تو دیونه شدم
روزا بد می گذره وبی تو شبا
روح سرگردون این خونه شدم...
شکل زندگی واسم عوض شده
نمی دونم کجامی رم چی میشم
آسمون جای زمین من تو فضام
وقتی با یاد تو سیگار می کشم
روزامث شب شبا شبیه روز
بسکه حب می کنم از نبودنت
گاهی می پیچه تنم به رختخواب
با توهّمات لمس بدنت...
چاره ای نمونده واسم می دونم
آخرین روزای زنده بودنه
کم میارم هنوز از فکرچشات
نبض زندگیم دیگه نمی زنه