سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسا کس که با نیکویى بدو گرفتار گردیده است و بسا مغرور بدانکه گناهش پوشیده است ، و بسا کس که فریب خورد به سخن نیکویى که در باره او بر زبانها رود ، و خدا هیچ کس را نیازمود چون کسى که او را در زندگى مهلتى بود . [ و این گفتار پیش از این گذشت ، لیکن اینجا در آن زیادتى است سودمند . ] [نهج البلاغه]
منو از خودت بدون
>>حامد بصیر ( دوشنبه 89/5/25 :: ساعت 12:51 عصر)

این اواخر یادمه می خندیدی

خیلی وختا شادوخوشحال بودی

منه بی چاره تو آینده و تو

ظاهراً همیشه توحال بودی!

 

احتمالاً می دونستی روزگار

نمی خواد بیشترازاینا را بیاد

احتمالاً می دونستی که داره...

یه نفر دیگه به جای من میاد

 

خیلی سخته نمی فهمی چی میگم

جدی جدی بی تو دیونه شدم

روزا بد می گذره وبی تو شبا

روح سرگردون این خونه شدم...

 

شکل زندگی واسم عوض شده

نمی دونم کجامی رم چی میشم

آسمون جای زمین من تو فضام

وقتی با یاد تو سیگار می کشم

 

روزامث شب شبا شبیه روز

بسکه حب می کنم از نبودنت

گاهی می پیچه تنم به رختخواب

با توهّمات لمس بدنت...

 

چاره ای نمونده واسم می دونم

آخرین روزای  زنده بودنه

کم میارم هنوز از فکرچشات

نبض زندگیم دیگه نمی زنه


  نوشته های دیگران ()
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 0
بازدید دیروز:  0
مجموع بازدیدها:  2364
منوها
» درباره خودم «


منو از خودت بدون
حامد بصیر
من حامد بصیرم میخوام اینجا اشعارم رو به رخ همه بکشم

» فهرست موضوعی یادداشت ها «

این اواخر .
» لوگوی وبلاگ «